گلایه رییس ستاد روحانی در سال 92 از استاندار ولستان در دوره خاتمی

لابی های زشت پشت پرده شورای اصلاح طلبان گلستان بار دیگر اینبار از زبان شوذب میراییز بیان شد

درازگیسو از کاندیداتوری خود در شورای اصلاح طلبان برای به دست گیری ستاد روحانی خبر نداشت!

تغییر در گزینه های اول و دوم  انتخابات اصلاح طلبان در گلستان بر سر ریاست ستاد دکتر روحانی در گلستان!

شوذب میراییز: متاسفانه شنیده ها حکایت از آن دارد بعضی از دوستان اصلاح طلب ما بر خلاف نتیجه انتخابات اصلاح طلبان بر سر ریاست ستاد، بدنبال جابجایی نفر دوم  با اول هستند که این تغییر غیر دموکراتیک و غیر اخلاقی و با روح و شعار دموکراسی و اصلاح طلبی مغایر بوده ونتیجه ای جزء شکاف و بروز تنش در جبهه اصلاح طلبان نخواهد داشت ، لذا بنظر می رسد باید همه ما که مدعی دموکراسی و اصلاح طلبی هستیم به نتیجه انتخابات اصلاح طلبان گلستان بر سر ریاست ستاد احترام بگذاریم، ضمن اینکه فراموش نکنیم افرادی که در دوره قبل حاضر به فعالیت برای دکتر روحانی نبودند و یا از اعضاء اصلی ستاد رغیب نیز بودند امروز مدعی ریاست ستاد هستند که این هشیاری دوستان رو خواهد طلبید!!!


به گزارش پایگاه تحلیلی خبری گرگانو، حاح شوذب میراییز در خصوص انتخابات شورای اصلاح طلبان گلستان در خصوص معرفی سه نفر به تهران برای ریاست ستاد روحانی به شرح زیر است:


با سلام خدمت همه عزیزان حامی جناب دکتر روحانی. 

درسال ٩٢ که جو سیاسی بسیار سخت و امنیتی شدیدی برای انتخابات رئیس جمهوری حاکم بود جناب اقای مهندس حاج علی چوپانى مسئول شناسایی برای تشکیل ستاد دکتر روحانی بودند، با افراد زیادی از اصلاح طلبان صحبت فرموده و هریک از این عزیزان به مصلحت سیاسی نمی پذیرفتن. و بنده هم یکی از کارگران طرح افتاب اقای چوپانی بودم و به اینجانب پیشنهاد فرمودند که با کمال شجاعت این مسولیت را در غربت سیاسی آنروز پذیرفتم وچهارسال از ان زمان گذشت وخدا را شاکریم دولت تدبیر وامید مستقر شد و دولت بسیارموفق بود تا اینکه در دو هفته اخیر جمعی تحت عنوان شورای اصلاح طلبان تشکیل جلسه دادند که در این جمع عزیزان بسیاری از دوستان ستاد اقای قالیباف ٩٢ هم حضور داشتند و راى گیری نمودند که درنتیجه سه نفر به ترتیب رأى آوردند که نفر اول ان جناب سید سبحان حسینى از اعضاى ستاد اصلی دکتر روحانى در سال ٩٢، نفر دوم جناب آقاى درازگیسو شدند که هیچگونه فعالیتی در این زمینه نداشتند. متأسفانه هم اکنون جمعی از دوستان در تلاشند اقای درازگیسو رابجای نفر اول بقبولانند که بتوانند در آتى مدیریت ارشد استان را در ید خود بگیرند.

از جناب اقای حاج هاشم مهیمنی بعید است که اینگونه عمل بنمایید که خود در جلسه فوق به نفع اقای دراز گیسو سخنرانی کرد و با این حال هم رأى اول را نیاورده و همواره در تهران پیگیر این موضوع است . 

اگر ما بررسی کنیم کارنامه سیاسی اقای سبحان حسینى را می بینیم در همه رقابت های سیاسی هم از مهمینی وهم درازگیسو قوی تر بوده بطوریکه دو دوره مردم وی را عنوان نماینده مجلس انتخاب نمودند که این عزیزان هیچ توفیقی از طرف مردم نداشتند و خود رقیب انتخاباتی بودند. آقای سید سبحان حسینی در همه دوره انتخاب اصلاح طلبان حضور فعال داشتند از هاشمی عزیز و از خاتمی محبوب و تا دکتر روحانی مقتدر. 

اصلاح طلبان همیشه مدعی دموکراسی بودند وهستند، جاى بسى تاسف است که اینان مدعى رهبرى اصلاح طلبان هستند و برای ارث و میراث دولت آینده اینگونه عمل می نمایند.

 بنده کاملا موافق نظر دکتر حاج غلام رستمی که خود از ارکان ستاد دکتر در سال ٩٢ بودند هستم . دکتر روحانی متعلق به گروه هاست نه متعلق به گروه خاص. به امید پیروزی دولت تدبیر امید دراننخابات سال ٩٦ . 

مخلص همه عزیزان،حاج شوذب میراییز


شوذب میراییز قبلا هم پس از انتخاب شورای اصلاح طلبان با انتشار متنی از سید سبحان حسینی برای ریاست ستاد روحانی در انتخابات سال 96 حمایت کرده بود. ایت متن به شرح زیر است:


بنده به سهم خود بسیار خوشحالم فرد نفر اول  که انتخاب شد( سید سبحان حسینی حیدرابادی) که عضو ستاد مرکزی انتخاباتی ٩٢ استان بوده وزحمات زیادی برای دکتر روحانی کشیدندوبه شهادت اینجانب سید سبحان سخنرانی های زیادی در سطح استان برای رای آوردن دکتر روحانی انجام داده  ضمن اینکه نامبرده دو دوره نماینده مردم شریف گرگان واق قلا بوده . امیدوارم در امو ر محوله موفق باشند وبنده به عنوان یک سرباز در خدمت دوست وهمرز عزیزم سید سبحان کما فی السابق هستم  . مخلص همه عزیزان. 


مروری هم داشته باشیم به پیام دکتر کیا موسوی عضو شورای اصلاح طلبان استان و ریئس مجمع احزاب اصلاح طلب استان ، از حذب ندای ایران در همین راستا


راستگویی و راست اندیشی . صداقت و شفافیت . اهتمام به رعایت قانون ، احترام به خواست و مطالبات اکثریت ، مراجعه به ارای عمومی ، دموکراسی و یا با ترجمه بومی ان مردم سالاری ، شایسته سالاری ، حفظ حرمتها و حریم ها ، باورمندی به پایبندی به ارزشهای انسانی و اخلاقی وده ها و شاید هم بسی فزونتر واژگان وزین و ارزشمندی که همزاد گفتمان اصلاحی می باشد و هماره به شایستگی زینت بخش کلام و سخن همه منتسبان و باورمندان به این گفتمان اصیل بوده و هست .

اما انچه امروز بسیاری را نگران می کند ، والبته یک نگرانی واقعی و واجد اصالت بنظر میرسد . شکاف و تباینی است که ممکن است در تصور عامه رقم بخورد و ان تناظر و تضاد میان انچه بیان میشود و در قالب گفتار به جامعه عرضه میگردد و رفتارمتفاوتی که در عمل صورت می پذیرد و ازدید ناظران اگاه و افکار عمومی پنهان نمی ماند ؛ وبروایت عامتر عرفی " تضاد بین شعار و عمل "  !!

انچه در  این میان عمق  نگرانی ها را افزون میسازد ، تبعات و اسیب های  بسیارناگوار و غیر قابل جبرانی است که میتواند بر اعتماد و وجدان عمومی جامعه وارد امده و به شکلگیری یک پارادوکوس لاینحل در نگرش مردم و افکار عمومی در قبال گفتمان اصلاحی بیانجامد .

قرارگرفتن در ذیل گفتمان اصلاح ، همه مارا ملتزم می سازد که همه رویکردها و رفتارهای خویش را در راستا و همجهت مصلحت عمومی و منافع ملی

مرتب ساخته و اخلاق را ملات پیوند گفتار و رفتار خویش قراردهیم و پژواک خارجی کنش سیاسی و اجتماعی تمامی فعالان این گفتمان تنها و تنها می بایست مستقر بر احترام و تمکین به ارای عمومی و قانون باشد ؛ تا خدای ناکرده در باور عمومی و تصور عام بخشی از کرباسی نباشیم که بجهت تسلسل ملال اور تضاد بین انچه که بیان میشود و انگونه که عمل می گردد به قاعده یک تمثیل ، در ادبیات محاوره ای همه ما جای گرفته است و افکار عمومی در قضاوت نهایی خویش مارا بخشی از سر یا ته کرباسی نخواند که بواسطه این رفتارهای متناقض در باور خویش پرورانده است !!

فراموش نکنیم رفتار  و کردار همه ما در میزان ارزیابی و قضاوت وحدان اگاه جامعه مورد سنجش قرارگرفته و بلحاظ خلوص محتوا و بازتاب بیرونی ان توزین و در نهایت ارزیابی می گردد .

و این سنجش و ارزیابی مطمئناً ماخذ و بنیان واکنش اجتماع به هر اردوگاه و نحله فکری را تشکیل خواهد داد و گفتمان اصلاحی نیز خارج از شمول این قاعده تعریف نمیشود .

بر این مبنا بر همه ما فرض است که تابع و عامل به این ملاحظات باشیم و باور به مردم سالاری و تمکین به قانون و ارای اکثری را در رویکرد اخلاق عملی خویش بازتاب دهیم .

تنها در حضور چنین باور مومنانه ای در درون تک تک ماست که در مواجهه با جامعه و افکار عمومی 

ما را در فرایند اقتاع سازی و اقناع پذیری عمومی که پیش نیاز دست یازی به موفقیت و پیروزی است ، به ساحل کامیابی  پیوند خواهد داد .

سخن و ادعای بیراهی نخواهد بود اگر اعلام کنند

در نخستین گام و در اندرون یک رقابت درون خانوادگی که با معیارها و ارزشهای یکسانی در بین انتخاب شوندگان و انتخاب کنندگان رقم خورده است و ترواش نتایج حاصل از ان تنها معرف تفاوت سیاق و سلیقه هاست و نه لزوماً تضاد در بنیاد های معرفتی و فکری ، یکسوی جریان فعال در درون شورای سیاستگذاری به قواعد مورد ادعای گفتمان مرجع ، وقعی ننهاده و بدان بی اعتنایی پیشه کند و به خروجی انتخابات 

درون تشکیلاتی در مغایرت با انچه مبنای مدعای باورمندی به انست ، در مقابل رای اکثری مسیر مقاومت و تردید را برگزیند .

اینجانب به عنوان عضو کوچکی از این مجموعه وزین وبه استناد مستنداتی که در اختیار دارم و خاصل گفتگوی بنده با استاد بزرگوار جناب اقای درازگیسو می باشد میتوانم شهادت دهم که بخشی از دوستان ملاحظات فردی ومطالبات و خواسته های شخصی ایشان را نادیده انگاشته و در بی اطلاعی صرف ایشان نسبت به طرح نامزدی مهندس مبادرت ورزیدند و در این امر ملاحظات اخلاقی را مصلوب خط قرمزهای منفعتی ساختند !!

جناب درازگیسو صریحاً به بنده اعلام فرمودند که 

به هیچ وجه در جریان طرح چنین موضوعی نبوده و تلازمی با خواست قلبی ایشان نداشته است و دوستان علاوه بر عدم اطلاع ایشان بر خلاف خواست این بزرگوارنیز عمل نموده اند و مراتب گله مندی خویش را از وقوع چنین رخدادی در نزد بنده اعلام فرمودند .

این انسان بزرگ و معزز بصورت صریح به بنده اعلام فرمودند که مدتها قبل تر به پیشنهاد پذیرش ستاد دکترروحانی که توسط دکتر بانک مطرح شده بود ، بنا بر مصالح و ملاحظات  فردی و عمومی 

خاصی که داشته اند پاسخ منفی داده اند .

با این اوصاف ، طرح نام ایشان که میتوانست و میتواند در حکم ملجأ و جایگاه طرح اختلافات اعضا واقع شده و نقش بزرگ و شیخوخیت مجوعه را بعهده داشته باشد که یقیناً شایسته این عنوان هستند ، در یک رقابت درون گروهی که افراد بسیاری در ان عضویت دارند که میتوانند بازیگر جایگاه مورد امعان ومدلول انتخابات


صورت پذیرفته باشند ، در پیشگاه عقل و وجدان به توجیه 

درست و قابل اتکایی دسترسی نمی یابد ؛ 

این امر زمانی مذموم تر جلوه می نماید و از جلوه گاه یک رفتار اخلاقی تهی میگردد که روشن شود تمامی این پروسه ها در فقدان اطلاع و اگاهی این سید بزرگوار صورت عمل بخویش گرفته است .

و اما در مورد فرد منتخب جناب سید سبحان حسینی :

فراموش نکنیم اولاً نفر نخست درکسب ارای بودند . دوماً نمایند ه دو دوره مجلس شورای اسلامی بودندو همچنین در کسوت عضوی از ساختار اجرایی مجمع تشخیص مصلحت نظام درسطوح ملی نقش افرینی نموده اند ؛

در خصوص تجارب کار انتخاباتی نیز همکاری نزدیک و موثر ایشان با شهیدان قندهاری و هزارجریبی غیرقابل کتمان بوده و هست و در دوران ماضی نیز در کسوت ریاست ستاد ایت الله هاشمی و در دوره پیشین نیز قائم مقامی ستاد جناب دکتر روحانی نقش افرینی نموده اند و مهمتر از ان بلحاظ شخصیتی نیز انسانی معتدل و اهل مدارا محسوب شده و میتواند به درستی فصل الخطاب مطالبات همه گروه ها و جریانات فکری فعال اصلاح طلب قرار گیرند .

اینجانب در کسوت ریاست دوره ای احزاب اصلاح طلب و به رسم وظیفه گزارش ماوقع را عیناً به تشکیلات مرکز و افراد موثر و کلیدی ان مجموعه گزارش نموده ام .

از دوستانی که امروزه در مرکز نگرانی های افکارعمومی اصلاح طلبان قرار گرفته اند و رویکرد عملی انها در مظان رایزنی های پشت پرده بجهت تغییر در خواست و مطالبه اکثریت واقع شده است ، خواهشمندم و تمنا دارم در مقام 

اخگراتش زنه اختلافات درون گفتمانی قرارنگرفته 

و اینده یک گفتمان و اهداف مقدس مترتب بران و استان را خدای ناکرده وجه المصالحه خواست ها و مطالبات فردی و گروهی و محفلی عده ای محدود نسازند.

هرچند امیدوارم این نگرانی ها وجهی از واقعیت را در خویش نداشته باشند و بیش از حقیقت از 

تصور ادمها نشأت گرفته باشد .

            با ارزوی موفقیت