‍ ‍ دی ماه سال ٩۴/کارگران معدن زمستان یورت آزادشهر ١١ماه حقوق دریافت نکرده بودند.

تجمع آنهاجلوی فرمانداری آزادشهر  به نتیجه نرسید و حتی فرماندار محترم حاضر به دیدار و شنیدن مشکلات آنها هم نشد. جمعی از کارگران شکایت به استانداری بردند ولی باز در بر همان پاشنه میچرخید.

رئیس بنیاد مسکن کشور و استاندار برای روز روستا به فارسیان آزادشهر آمدند. از آنجاییکه تلاش های قبلی برای دیدن استاندار و انتقال مشکلات معدنچیان به نتیجه نرسیده بود فرصت را مناسب دیدم و در همان مراسم مشکلات معدنچیان را در آن جلسه به نمایندگی از کارگران در جلسه مطرح کردم .من بعنوان مسئول ستاد دکتر روحانی در سال ٩٢ از مردم خواسته بودم که به دکتر روحانی رای بدهند و این وظیفه را احساس میکردم که باید صدای کارگران را هم به گوش مسئولان برسانم. 

"آقای استاندار کارگران معدن ١١ماه حقوق نگرفته اند. آقای استاندار وضعیت ایمنی معدن مناسب نیست. بیمه کارگران پرداخت نمی شود و..."

در برگشت به خانه متوجه شدم طی شکایت آقای شفایی ,فرماندار محترم آزادشهر,به نیابت از استاندار و به اتهام اخلال در نظم عمومی به دادسرا احضار شده ام. و بعد از چند روز حکم جلب صادر شد و در نهایت منجر به صدور حکم گردید. 

در این بین اگر دقت قاضی محترم پرونده نبود چه بسا الان در زندان بودم.

اتهامات زیادی از طرف فرماندار آزادشهر و استاندار محترم و حامیان ایشان به بنده زده شد.از دروغ گو وسهم خواه و...

در بحبوحه انتخابات متاسفانه اتفاقی افتاد که یک سال قبل خطر آن را گوشزد کرده بودم. معدن ناامن آزادشهر حدود ۴۴نفر از معدنچیان زجر کشیده را به کام مرگ کشاند. صدای کارگر معدن به رئیس جمهور قلب همه را به درد آورد.

"آقای رئیس جمهور ما سه سال است استاندارنداریم.ما سه سال ست فرماندار نداریم." 

صدایی که سه سال در گلوی کارگران مانده بود. ده ها خانواده داغدار. ده ها فرزند یتیم.ده ها پدر ومادر مصیبت دیده و چندین همسر چشم انتظار...

در خبرها آمد که آقای استاندار گفته اند که ۵۰ملیون کمک هزینه مسکن و... به خانواده معدنچیان فوت شده پرداخت خواهد شد. کار بسیار پسندیده ولی

سوالی دارم چرا حالا ؟ نوشداروی بعد مرگ سهراب.

 اکثر کشور از نعمت دولت اعتدال بهره مند شدند ولی استان گلستان در جذب سرمایه های خارجی آخر, در رشد صنعت آخر و در انتخابات هم اتفاقی افتاد که ممکن بود نتیجه انتخابات را تغییر دهد. کاری که میشد با کمی تدبیر و با کمی توجه حل کرد به خاطر بی تدبیری مسئولان استان به فاجعه ختم شد. فاجعه ای که ایران را درعزا فرو برد. آن فریادها باید بر سر مدیران ارشد استان زده میشد ولی همین کار هم دریغ شد و رئیس جمهور مظلوم باز هم با تدبیرش سپر بی تدبیری مدیران استانی شد. 

ای کاش آنقدر درایت بود که مدیران ارشد استان استعفا میدادند تا حداقل تسکینی میشد بر غم بی انتهای خانواده های داغدار. ولی صد افسوس که میز ریاست ارزشش برای بعضی ها بسیار است.

این ۴سال با تمام فرازونشیب هایش به اتمام رسید تغییر مدیران مقصر در این حادثه , رسیدگی عاجل به خانواده های مصیبت دیده و صدها معدنچی بیکار جزو خواسته های بحق مردم گلستان است. 

امیدوارم در چهارسال روبرو با انتصاب مدیرانی لایق, استان گلستان هم در مسیر پیشرفتی که کشور در سایه دولت تدبیر وامید قرار گرفته حرکت کند.

     محسن کوهساریان 

رئیس ستادجوانان ائتلاف دوازدهم و

      قائم مقام ستاد مرکزی جوانان 

     دکتر روحانی استان گلستان ٩۶