به نام خداوند جان آفرین
با سلام خدمت تمام دلسوزان و فعالین استان گلستان موضوعی که در ادامه می خوانید فقط یک تلنگرساده یا یک پیشنهاد نیست; پس لطفا با دقت بخوانید تا دچار خطایی بزرگتر نشویم و به اصطلاح از چاله به چاه نیفتیم .
موضوع گزارش:
ضرورت بهکارگیری استاندار بومی
با نگاهی به گذشته اداره استان ها، روشن است که قدرت سیاسی صرفاً در پایتخت متمرکز بود و لذا مشارکت و توزیع قدرت در استانها، محلی از اعراب نداشت و مسلماً قدرت متمرکز ایجاب میکرد که با بیاعتنایی به خواستههای مردمی مناطق، اشخاص مورد نظر خودشان را به صدارت بنشانند. این نقص و خلاء سیاسی بهخوبی مورد شناسایی قرار گرفت و رئیس جمهور نیز در ایام تبلیغات انتخاباتی خود به توزیع قدرت و مشارکت منطقهای مردم در اداره کشور تأکید داشت.
مسلماً رئیس جمهور محترم بنا دارد به وعدههای انتخاباتی خود جامه عمل بپوشاند که در این راستا در انتخاب استانداران نیز از قرار معلوم به "استانداران بومی" نظر دارد. وزیر محترم کشور نیز ضمن اعتقاد به کارآمدی استانداران بومی، معتقد است که باید با صبر و حوصله و درایت به انتخاب دست زد که یقیناً روش منطقی و درست همینگونه است.
وزیر کشور گفت: "اگر در شاخصهای مختلف، استانداران بومی و استانداران غیربومی یکسان باشند، انتخاب ما استاندار بومی است و برای تعیین استاندار، ملاکهایی همچون رضایت مردم، تعامل با مسئولان، ارزیابی عملکرد و تعامل با مردم منطقه مد نظر ماست. عبدالرضا رحمانی فضلی اظهار کرد: ملاک ما، انتخاب نیروی شایسته است و اگر تأکید بر نیروی بومی باشد، او باید شاخصهای مدنظر برای انتخاب یک استاندار را داشته باشد."
بله دوستان این نوشته بیانگر این موضوع است که نظر ریس جمهوری محترم و وزیر کشور بر روی گزینه های بومی می باشد و در شرایط مساوی هم اولویت با گزینه های داخل استان می باشد . با توجه به کارنامه های درخشانی که گزینه های داخلی استان ( آقایون سید سبحان حسینی ; دکتر میراکبری و آقای محمود ربیعی) نسبت به گزینه های خارجی استان دارند و حتی خود آقای صادقلو که با توجه به همه نارضایتی های مردم استان باز هم به عنوان یکی از استانداران موفق در سطح کشور مطرح هستن نشان دهنده این موضوع می باشد که این استان قحط الرجال نیست. پس چرا بخواهیم مردمان بیگناه استان گلستان تاوان کسب تجربه کردن سیاسیون استانهای دیگر را به پردازند؟
امروزه عموماً در همه استانها، مردم به همراه نیروهای اجتماعی و نمایندگان مجلس، بهعنوان یک مطالبه عمومی، خواستار انتخاب "استاندار بومی" هستند که بهطور حتم استان گلستان نیز از این قاعده مستثنی نیست.
عزیزان و بزرگان و خردمندان استان گلستان . مردم بهطور طبیعی، خواهان توسعه و پیشرفت بیشتر و بهتر استان خودشان هستند و بهعبارتی، خواهان مشارکت مؤثر خودشان در اداره کشورند.
همیشه در ذهن بنده و خیلی از دوستان سیاسی و اجتماعی من این سوال مطرح بود که چرا استانهای ما دچار عقده حقارت دیرینه شده است؟ واقعا عیب کار کجاست ؟ چرا همیشه بر عکس همه استانها در رتبه بندیها عقب گرد میکنیم ؟ چرا بیشتر فعالین استان معتقدند که تا کنون به ظرفیت و نیروهای انسانی توانمندش، بیاعتنایی شده است ؟ چرا استان ما بهصورت کارگاه و آزمایشگاهی درآمده که الزاماً بایستی محل پرورش نیروهای ضعیف و دست چندم غیربومی شود ؟ و هزاران هزار چرای دیگر که هر یک جوابهای در حد چندین صفحه را با خود به همراه دارد ولی چیزی که اهمیت دارد این است که هزینههای این پرورش نیروهای ضعیف را چه کسانی متحمل می شوند و نهایتاً چه کسانی از این تجربه کسب شده و هزینه ای که سالها مردم کشاورز و زحمت کش استان پرداخت کرده اند استفاده می کنند.
بخدا با کمی فکر کردن و اندکی هوش به آسانی می توان فهمید که جز عقب ماندگی چندجانبه، دستاورد دیگری برای ما نداشته و ندارد ؛ کمااینکه در این چرخه معیوب اجرایی چهبسا بارها به همراه ورود مدیر ارشد غیربومی، شاهد سیل واردات سلسله مدیران همراه نیز بودهاند!
نظر بیشتر جامعه شناسان و اساتید علم سیاست بر این است که حتی نیروهای ضعیف بومی بهتر از نیروهای قوی غیربومی برای مدیریت استان مثمرثمر خواهند بود. از این منظر، مزیتهای استاندار بومی عبارتاند از:
- 1- با انتخاب استاندار بومی، استعدادها، ظرفیت انسانی و توان مدیریتی استان، مورد توجه، احترام و تأیید دولت قرار میگیرد.
- 2- مردم استان احساس شأن و بزرگی بیشتری خواهند کرد.
- 3- استاندار بومی به مسائل کلان استان اشراف و احاطه دارد، منطقه را بهخوبی میشناسد و با سلائق و علائق مردم نیز آشناست.
- 4- استاندار بومی میتواند بدون واسطه و بدون مترجم از ظرفیتهای مادی و معنوی استان استفاده کند. او شناخت لازم از ظرفیتهای استان دارد و مسلط به امور استان است و نیاز به مطالعه برای شناخت از وضعیت استان ندارد و بدون آزمون و خطا میتواند مدیریت کند.
- 5- موجب افزایش انگیزه و کارآمدی مدیران میشود. در تجارب دوران دفاع مقدس، نیروهای رزمنده با فرماندهان محلی و بومی بهتر و راحتتر به پیروزی میرسیدند.
- 6- در شرایط مقتضی، مردم همکاری و همراهی بیشتری خواهند داشت و حرف شنوایی بیشتری خواهد بود.
- 7- تعصب و عرق محلی استاندار و اینکه میداند بعد از پایان خدمتش هم باز باید در این استان باشد خود به تنهای یک عامل انگیزشی مهم بهحساب میآید.
- 8- نیروی بومی تعلق خاطر دارد و تعلق خاطر، مایه دلسوزی بیشتر است. مقایسه نیروی بومی با غیربومی در مدیریت استان، مقایسه بین مالک و مستأجر نسبت به خانه است که قطعاً مالک، دلسوزی بیشتری دارد.
- 9- استاندار بومی، مدیرانش را از داخل استان تأمین نموده و نیازی به واردات مدیر از خارج استان ندارد که با این فرصت، وضعیت اشتغال و بیکاری و اعتیاد و هزاران معظل اجتماعی دیگر با مشارکت تمام مردم استان بسیار عقلانی تر حل خواهد شد .
- 10- توزیع منطقهای قدرت، متضمن مشارکت بالای مردمی است که امنیت سیاسی را قوام بیشتری خواهد بخشید و این مهم با بهکارگیری مدیران محلی، بهتر میسر خواهد بود.
بدین ترتیب، استاندار بومی، کارآیی بیشتری نسبت به نیروی غیربومی دارد
چیزی که در بحث مدیریت کلان لازم است این نکته می باشد که شما هرچقدر هم قوی و توانمند باشید ولی نیروهای خوبی را به خدمت نگیرید و یا نیروهای توانمند را نشناخته پس بزنید و هزاران هزار مورد دیگر که از عدم شناخت کافی نسبت به افراد ایجاد می گردد پیش بیاید ، قطعاً هیچ کاری نمی توانید انجام دهید .اما استاندار بومی حتی اگر ضعیف تر از نیروی غیربومی هم باشد ولی نظر مردم و انتخاب فعالین و سیاسیون و نماینده ولی فقیه و بزرگان اجتماعی و فرهنگی شهر باشند هزار مرتبه موفقیت و پیشرفتش در استان بیشتر خواهد بود ، درشرایط کنونی که هر روز یک نفر از گوشه ایران بر سر زبانها و گروه ها می افتد واقعا حیف است که ما چشمانمان را بر روی سرمایه های استان خود بستیم ، شاید بعضی از عزیزان دلخوش کردن به این موضوع که ما الزاماً حتما نباید استاندار بومی داشته باشیم و حالا که من نمی توانم مثلا استاندار شوم انقدر بر علیه دوستان بومی خودم مطلب می نویسم تا هیچ کس نشود و در آخر با ورود فرد غریبه به عنوان استاندار یکی از معاونان استاندار می شوم و... هر چند بیان کردن این حقیقت باعث شرمساری فرآوان است ولی متاسفانه دور از واقعیت نیز نیست.
دوستان من ; استاندار باید از قومیتها، فرهنگ، آداب و رسوم، جو موجود در استان و چندین و چند مؤلفه دیگر باید آگاهی داشته باشد مؤلفههایی که قاعدتاً هیچ نیروی غیربومی نمیتواند داشته باشد و این پروسه شناخت، بسیار زمانبر و البته ریسکپذیر و در نتیجه هزینهبر خواهد بود.دولت برای انتخاب مدیر ارشد و عالی خود در استانها بهطور قطع و یقین به دو ویژگی مبنایی و اصلی خود، یعنی "شایستگی" و "همسویی" نظر دارد، زیرا در قبال آراء مردم،مسئولیت دارد و متعهد است.
دوستان شاخصهای استان ما همگی پایین و اسفناک است بدون شک دغدغه دولتمردان این است که با بهکارگیری مدیران شایسته کارآمد بتوانند هر چه بهتر جوابگوی مطالبات مردم باشند و میزان رضایتمندی عمومی مردم را افزایش دهند.آنچه که از سطح استان انتظار میرود این است که همه عقلای قوم، اعم از مجمع نمایندگان محترم مجلس، روحانیت معظم، اصحاب فکر و اندیشه، محافل سیاسی ـ اجتماعی همسوی دولت، بهویژه نخبگان و شخصیتهای سیاسی پیشرو که نقش مؤثر و زیادی در پیروزی رئیس جمهور محترم منتخب داشتند و کلاً همه کسانی که دغدغه پیشرفت و توسعه پایدار استان را دارند، باید فارغ از سهمخواهیها و حب و بغضهای حزبی، گروهی، سیاسی، قومی، طایفهای، قبیلهای و جغرافیایی، همه همت، سعی و تلاش خود را برای "سعادت و نیکبختی گلستان " معطوف دارند و مبتنی بر عقلانیت سیاسی با جامعیت نظر، واقعگرایانه، منصفانه، عادلانه ومتعهدانه با بررسی و ارزیابی درست در میان خیل نامزدها و کاندیداهای پست استانداری، روی یک شخص واحد که جامعترین و کاملترین گزینه بومی باشد، یا حداکثر دو نفر، به توافق و اجماع کلی برسند که این روند، اولاً نمایانگر رشد و بلوغ سیاسی است و ثانیاً کار دولت را در امر انتخاب، راحت خواهد کرد .
نخبگان و دوستداران گلستان زیبا ; استان ما نیازمند نیروی است که نماینده مردم باشد و در قلب و دل مردم این شهر جایگاه داشته باشد و حداقل در میادین مختلف در شهر و استان خویش مورد انتخاب مردم واقع شده باشد و بیشترین تعامل را با گروه های اقتصادی و سیاسی استان و کشور داشته باشد امیدوارم در بین گزینه های مطرح شده آن فردی انتخاب شود که بتواند بیشترین همگرایی را ایجاد کند و نهایتاً مردم گلستان در پرتو دولت "تدبیر و امید"، رایحه خوش خدمت را با تغییر مدیریتی استشمام نمایند.
ارادتمند شما جلال رستاقی