به گزارش پایگاه تحلیلی خبری گرگانو، یادداشت اول روزنامه گلشن مهر 17 خرداد 96 به شرح زیر است. به قلم دکتر احمد قلیشلی.

علل شکست لیست امید گرگان از منظر بازاریابی سیاسی

اشاره:آنچه در این سطور می آید از منظر دانش تبلیعات سیاسی و بازاریابی سیاسی است. نه فرد خاصی بعنوان متهم مد نظر است و نه در جایگاه قضاوت آمده ام. صرفا بنا دارم به عنوان یک دانش آموخته ی تبلیغات و بازاریابی نگاهی به شکست سنگین لیست امید گرگان, در انتخابات شورای شهر پنجم داشته باشم.

1- برای بازاریابی و ارائه یک خدمت (همانند فروش کالا) نخستین اصل توجه به نیاز و ذائقه مصرف کننده است. اگر خدمتی فارغ از نیاز عرضه شود قطعا در جذب مخاطب یا فروش به مشکل اساسی برخواهد خورد. برای ملموس تر شدن بحث مثالی ازبازار کالا بیاورم. یک تولیدکننده پوشاک برای سنین مختلف و برای زن و مرد و در فصل های مختلف تولیداتی از نظر رنگ نوع دوخت و برش و ... طراحی تولید و به بازار عرضه می کند. یعنی با توجه به نیازِ ضروری پوشش یا نوشدگی پوشش, محصول را به گونه ای طراحی می کند که با ذائقه,سلیقه و درآمد خانوار جامعه هدف تطبیق داشته باشد و از همه مهمتر با داشتن همه ی اینها; توان رقابت با رقبا را داشته باشد.

در این بازار تولیدکننده لباس نمی گوید مثلا چون پسرم ازفلان رنگ خوشش می آید رنگهای تولیدم را آن رنگی می کنم. یا نمی گوید چون من در زمستان طبع درونیم گرم است پس همه لباس تولیدیم بجای زمستانه بودن تابستانه باشد. یا نمی گوید باید همه را سایز خودم یا پسر و دخترم طراحی کنم.

او به جای این خطاها بر اساس فرمول بازار تولید می کند. 

2-در بحث ما و روشنتر در تعیین کاندیدا برای یک انتخابات هدف گذاری پیروزی است. برای رسیدن به این هدف باید نیاز,خواسته و ذائقه جامعه را سنجید. باید به این پرسش مهم.پاسخ بدهیم که رای دهنده در انتخابات اخیر ( و نه انتخابات پیشین) بر چه مبنایی منتخب خود را بر می گزیند.؟

غیر از برخی جنبه های عمومی که تقریبا همه آن را به رسمیت می شناسند,( همانند همان ضرورت پوشش در مثال) ذائقه و نوع نگاه سیاسی- اجتماعی رای دهنده به موضوعات, رفتار او را تعیین می کند.

به واقع در تحلیل رفتار رای دهندگان علاوه بر شاخص های حزبی و سیاسی, شاخص های زندگی اجتماعی, طبقه شغلی و اجتماعی و ... تعیین کننده و تاثیر گذار بر رفتار اویند.

 پس باید کاندیدا/ کاندیداهایی معرفی کنیم که مهمترین شاخصه اش بعد از همسویی حزبی, پایگاه اجتماعی بالقوه و بالفعل وی و به زبان بازار توانایی رقابت باشد.

3- نمی دانم آیا شورای اصلاح طلبان گرگان قبل از ورود به عرصه ی رقابت یک اقدام پژوهشی بی طرفانه از ذائقه رفتار رای ...

3- نمی دانم آیا شورای اصلاح طلبان گرگان قبل از ورود به عرصه ی رقابت یک اقدام پژوهشی بی طرفانه از ذائقه رفتار رای دهندگان گرگانی, نوع مشارکت, تفکر سیاسی و اجتماعی, اولویتها و ... داشته یا نه, اما آنچه قبل از برگزاری انتخابات کاملا روشن بود و پس از انتخابات نیز تایید شد, حاکی از عدم شناخت و ارتباطِ واقعی تصمیم گیرندگان شورای اصلاح طلبان با جامعه ی هدف بود. به زبان ساده بین ذائقه رای دهنده با سلایق این جمع فرسنگها فاصله بود. و این خلا از اصرار به بسط نظرات شخصی در یک فرآیند تصمیمی ِ تیمی و علمی ناشی شد. 

5- در شرایطی که لیست اصلاح طلبان در شهرهای بزرگ توانسته بود نقش اول را ایفا کند, این عدم شناخت در کنار عواملی بسیار مهم نظیر عدم توجه به اصول اولیه بازاریابی سیاسی و به تبع آن ورود سلیقه و نسبتها و علقه های غیر فنی جای اصول, سبب شد این لیست در کمترین حالت ممکن مورد توجه رای دهندگان قرار گیرد. 

6- نکته ای که بموازات باید دیده شود این است که وقتی می توان یک کالا, خدمت یا اندیشه را به خوبی تبلیغ کرد که آن کالا خدمت یا اندیشه, بالقوه از توان نسبی رقابت برخوردار باشد. و در مورد بحث ما اصولا موضوع در حد همان بحث اول یعنی تولیدِ خدمت شکست خورده به دنیا آمد و عملا تبلیغ حتی در شکل پر حجم و پر قدرت نمی توانست برای این جسد نقش روح مسیحایی ایفا کند.

7- شاید تنظیم کنندگان لیست زیادی از حد انتظار به قاعده ی کمک از "سلبریتی ها" دلخوش کرده بودند و انتظار داشتند با اشاره بزرگان اصلاح طلب کشور همه ی رای دهندگان گرگانی به لیست لبیک بگویند.

چرا چنین نشد.به سه دلیل: نخست عدم آگاهی از رفتار رای دهندگان به دلیل عدم انجام یک پژوهش مناسب. دوم وجود رقیب با سلبریتی ملموس تر ( و نه بزرگتر) و سوم فاصله زیاد ذائقه ی عرضه شده با تقاضای موجود.

نتیجه این میشود که مردم در یک روز به سفارش یک شخصیت به کاندیدایی در ریاست جمهوری رای می دهند و دقیقا به سفارش همان شخصِ مطرح در انتخاب شورا هیچ توجهی نمی کنند.


نکته آخر: در طرح ریزی مدل بازاریابی سیاسی تاثیر سلیقه شخصی, نسبت فامیل, دستور فلانی و سفارشِ این و آن باید به صفر برسد و گرنه بی تعارف حدِ  نمره ی پایانی مردم به لیست به سمت صفر میل خواهد کرد.

و به جای آن باید به آنچه امروزه در تمام دنیا بعنوان اصول اولیه و پیش پا افتاده بازاریابی سیاسی و انتخاباتی به آن توجه می کنند تکیه و اعتماد کرد.